این سخنرانی قبل از عملیات «قادر»، بعد از شهادت یار دیرین حاج احمد (شهید مهدی باکری) صورت گرفت. رزمندهگان لشگر 8 نجف اشرف با شعار «همسنگر باکری- همرزم لشگرت کو؟» به استقبال سخنان فرماندهشان رفتند. در طول سخنرانی رزمندهگان به شدت گریه میکردند و خود حاج احمد هم نمیتواند اشکهایاش را از دید نیروهایاش پنهان کند و با همان حال سخنان خود را ادامه میدهد
برادران عزیز! رزمندهگان! ای عزیزان! سر بازان آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه! یاران امام حسین علیه السلام! یاران پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم! اگر با چشم دل بنگریم، اگر خوب تماشا کنیم، اگر خاطرات اردوگاههای پیامبر اسلام، (اگر) خاطرات اردوگاههای امام علی علیه السلام (اگر) خاطرات یاران امام حسین علیه السلام را به خاطر بیاوریم، این صحنهها، همان صحنهی اردوگاههای امام حسین علیه السلام است. تکرار مجدد تاریخ در دومین حکومت اسلامی بعد از حکومت علی علیه السلام ]است.[ با چشم دل به اردوگاه بنگرید، چگونه سربازان امام زمان عجل الله تعالی فرجه دور هم جمع شدهاند، چگونه خودشان را مهیا کردهاند.
خدایا! چگونه ما تو را ستایش کنیم؟ حدایا چه عظمتی در پیش داریم؟ اگر با چشم دل بنگریم نمیتوانیم رد بشویم. اگر تامل کنیم و فکر کنیم، اگر با دقت تماشا کنیم حتما یاران امام حسین علیه السلام را به یاد میآوریم. حتما میتوانیم اردوگاه پیامبر اسلام در جنگ تبوک، در جنگهای متعدد را زنده کنید
برادران! خیلی باید خدا را سپاسگزاری کنیم، واقعا از آن بالا که نگاه میکردم و میآمدم این صحنه اردوگاه را دیدم بدنام میلرزید. ما شاید در گرمای حرکت باشیم، شاد در توان درک و تصور ما نباشد. امشب شاید شبی باشد که در قبل از شروع عملیات این تجمع را داریم، شاید فردا شب دیگر هر کدام به یک نقطهای جهت انجام ماموریت حرکت کرده باشیم، معلوم نیست که فردا شب کجا باشیم. الان همه جمع هستیم، الان همه دور هم هستیم، الان جمعیت با عظمت در اردوی امام حسین علیه السلام همه حلقه زدند دور هم، همه الان آماده هستند، همه تجهیزاتشان را گرفتهاند، همه دارند عهد و پیمان خود را تجدید میکنند، همه دارند شهدا را یاد میآورند، همه دارند در عظمت اسلام سپاسگزاری میکنند. همه دارند در جایگاه اعلی که قرار گرفتند خدا را سجده میکنند. همه در عظمت جماعتی قرار گرفتند. خدایا! فردا شب چگونه است؟ خدایا! فراد شب این جماعت به سوی تو ]میآیند.[ خدایا! بارپروردگارا! خدایا! ما حرکت میکنیم به طرف دشمنان تو. خدایا! ما حرکت میکنیم که اطاعت از دستورات تو کرده باشیم. خدایا! ما بندهگان رو سیاه تو هستیم، خدایا! ما میتازیم تا پلیدان تاریخ، ]را نابود کنیم[. خ
دایا! ما انتقام خون امام حسین علیه السلام را میخواهیم بگیریم. خدایا! ما با دشمنی که آگاهانه با ما میجنگد مبارزه میکنیم. خدایا! اگر به ما کمک نکنی، ما چه کار باید بکنیم؟
خدایا! ما با عزمی استوار، با قدمهایی استوار با توجه به خدای خودمان، با یاری خواستن از امام زمان عجل الله تعالی فرجه، داریم حرکت میکنیم، خدایا! ما آن چیزی که در توانمان بوده انجام دادیم. دیگر خودمان را داریم به تو میسپاریم که همهی کارها را (تو) انشاء الله آن شکلی که رضایت خودت هست پیش ببریم. خدایا! ما در این دوره، در این عملیات وحدتمان تمام عیار بود. خدایا! ما در این دوره صفایمان تمام عیار بود. خدایا! ما در این دوره گذشتِ همه چیز را کردیم و الان این حکایت و دلیل عملی آن است که ما این طور دور هم حلقه زدیم. خدایا! اگر تو به ما کمک نکنی ما از چه کسی کمک بخواهیم. خدایا! ما را توان بده ما را لیاقت بده که شهدا بین ما حاضر بشوند
خدایا! به ما لیاقت بده که فرشتهگان تو بین ما حاضر شوند. خدایا! به ما قدرتی بده که توانیم سپاسگزاری این همه عظمت را بکنیم. برادران! در این جمع، در این نالهها، در این جماعت عظمتی نهفته است که ما این عظمت را هرگز نمیفهمیم
خدا آگاه است که این عظمت گویای چه مطلبی است. گویای چه آینده است؛ ولی پناه میبریم به خدا. خودمان را به خدا میسپاریم و انشاء الله حرکت میکنیم. خدایا! ما را از آن یارانی که با علی علیه السلام حرکت کردند در این حرکت قرار بده. خدایا! قدمهای ما را استوار بدار که ما بتوانیم در این عصر و زمان ]مصداق[ «ربنا افرغ علیان صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین» قرار باشیم. خدایا! ما فقط از تو میخواهیم و به تو توسل جستهایم و بر تو توکل کردهایم
من چند تا مطلب است که انشاء الله از باب مسئولیت، به عنوان یک برادرِ از همهی برادران عزیز کوچکتر، خدمت برادران عرض میکنم. در شروع باید از همهی برادران درخواست ]و[ طلب رضایت بکنم که انشاء الله همهگی همدیگر را حلال بکنند. همه همدیگر را ببخشیم و از خدا بخواهیم که انشاء مورد مغفرت خدا قرار بگیریم. آن برادرانی که از بین ما به خداوند متعال میپیوندند، آنهایی که به درجهی رفیع شهادت میرسند، آنهایی که به کاروان آقا امام حسین علیه السلام میپیوندند، آنهایی که از بین ما جدا میشوند سلام ما را به شهدا برسانند
هر کس رفت جزء یاران امام حسین علیه السلام شد، هر کس به لقای الله پیوست، سلام بقیه را به شهدا برساند. به شهدایی که مظلومانه جان خودشان را در طبق اخلاص در گرماگرم جبهه اسلام گذاشتند و مظلومانه شهید شدند، جسدشان در بیابانهای سوزان جنوب و کوهستانهای غرب، زیر دید نامردان تاریخ قرار گرفت. سرداران رشید اسلام، سردارانی چون برادر مهدی، برادر همت، برادر مهدی زین الدین و برادران دیگری که یکی پس از دیگری به شهدای تاریخ، شهدایی که در صف یاران امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند، پیوستند. برادران! معلوم نیست که فردا شب کجا باشیم، در چه نقطهای، چهگونه در حال مبارزه باشیم. الان در این صحنه هستیم، الانی که در حال گذشتن است، الانی که زمان با سرعت عملی را به خودش میبیند که فرشتگان ناظراند، خداوند یار است
خدایا! ما بر تو توکل کریم، خدایا! ما از قید همه چیز دور شدهایم و فقط بر تو توکل کردهایم. خدایا! ما بر نفسمان تاخیر و بر تو توکل کردهایم. خدایا! ماآگاهانه با دشمنان تو میجنگیم و بر این مطلب بارها افتخار میکنیم. انشاء الله که خداوند ما را مورد نصرت خودش قرار دهد. ما امکاناتی که در خور امکانات دشمن باشد نداریم. ما افرادی هستیم که برای خدا حرکت کردیم و اینگونه میخواهیم به دشمن بتازیم. برادران! عزممان را باید جزم کنیم. قدمهایمان را باید استوار کنیم و در لحظاتی که نفسهایمان سخت میشود، قدمهایمان خسته میشود، جسممان کوفته میشود، در آن لحظات که سختی کار بر ما فشار میآورد باید سختی روز کربلا را به یاد بیاوریم. لحظات حرکت ما لحظاتی است که در دوران اسلام گذشته، ما در حرکت جدیدی هستیم ولی مشابه حرکتهای ما در زمان انبیا و اولیای خداوند اتفاق افتاده ]است[. برادران جایگاه ما عظیم است
این صفا یک روزی همه حسرتاش را میخوریم. این لحظه را یک وقتی همه حسرتاش را میخوریم. این صحنهها تکرار نمیشود. این صحنهها لحظههایی دارد که این لحظات مخصوص خدا است. این لحظات را فقط خدا به وجود میآورد. این لحظات را ما کم شاهدش بودهایم. این لحظهی خیلی عظیمی است
چند تا سفارش دارم خدمت برادران و انشاء الله از خدمت برادران مرخص می شویم و امیدواریم که در میدان نصرت خداوند همدیگر را ملاقات کنیم. امیدواریم که در صحنهای که چشم شهدایمان، جای شهدایمان، هدف شهدایمان را زنده کرده باشیم، همدیگر را انشاء الله ببینیم. جایی که انتقام خون آقا امام حسین علیه السلام را گرفته باشیم و دل فاطمه زهرا سلام الله علیها را شاد کرده باشیم همددیگر را ملاقات کنیم. برادران! راه سخت است و مشکلات زیاد و انشاء الله باید خودمان را مهیا کنیم برای سختیها، سختیهایی که در راه خدا است. پافشاری در امر جهاد تایید بر بنده بودن به درگاه خداوند
انشاء الله برادران خودشان را برای سختیهای عملیات آماده کنند. حرکت مکانی، برادران زیاد دارند. راهپیمایی زیاد دارند تا خودشان را نزدیک کنند به دشمن، سختیهایی در مسیر هست. باید انشاء الله تحملاش را در جسمها به وجود بیاورند و در ارتفاعاتی که نوک ارتفاع میروند، سختی ارتفاع را طی میکنند، «الحمدلله» را بگویند. در سراشیبیها، «سبحان الله» بگویند و در جاهایی که ملایم و صاف است (به قول معروف) تکبیر بگویند که همیشه در ذکر خدا باشیم. همیشه با ناله در دلمان اذان بگوییم. همیشه یاد امام حسین علیه السلام را بکنیم. یاد فاطمهی زهرا سلام الله علیها را بکنیم و یاری بخواهیم از فرماندهمان، یاری بخواهیم از آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه. در سختیها برادران باید متوسل بشویم به آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه، بگوییم یا امام زمان! ما آمدیم، هستی تو! باید بیایی و به ما کمک بکنی. بخواهیم از آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه که به ما کمک بکند. اگر خودمان را حفظ نکنیم وقتی که به دشمن میتازیم و پیروزی به دست میآوریم، یک لحظه بگوییم ما بودیم که اینها را گرفتیم، دیگر همه چیز نقش بر آب میشود. همهاش را باید در امر بندهی
خدا بودن، انشاء الله در همهی ابعاد عمل کنیم و از خدا بخواهیم که در جهاد اکبر که جهاد اصلی است و دستور پیامبر عزیز اسلام است سعی و تلاش کامل خودمان را بکنیم. دیگر عرضی ندارم و ازهمهی برادرها التماس دعا دارم. دیگر همه برادرها را به خدا میسپارم و از همهی برادرها التماس دعای خیر داریم. امام عزیز را دعا کنیم
از امام زمان عجل الله تعالی فرجه کمک بخواهیم که به کمکمان بیاید، انشاء الله تعالی خداوند به همهی ما کمک کند که بندهی خوبی برای خداوند باشیم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
منبع: تمنای شهادت نشر مجنون