سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مسعود مختاری

نماز عید فطر

نماز عید فطر
 نماز عید فطر دو رکعت است
در رکعت اوّل حمد و سوره اءعْلى بخواند و بعد از قرائت پنج تکبیر بگوید و
بعد از هر تکبیرى این قنوت را بخواند:
اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَاَهْلَ الْعَفْوِ
خدایا اى اهل بزرگى و عظمت و اى شایسته بخشش و قدرت و سلطنت و اى شایسته عفو
وَالرَّحْمَةِ وَاَهْلَ التَّقْوى وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْیَومِ الَّذى
و رحمت و اى شایسته تقوى و آمرزش از تو خواهم به حق این روزى که
جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَلِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ ذُخْراً [وَشَرَفاً]
قرارش دادى براى مسلمانان عید و براى محمد صلى الله علیه و آله ذخیره و شرف
وَمَزِیْداً اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُدْخِلَنى فى کُلِّ خَیْرٍ
و فزونى مقام که درود فرستى بر محمد و آل محمد و درآورى مرا در هر خیرى که
اَدْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُخْرِجَنى مِنْ کُلِّ سُوَّءٍ اَخْرَجْتَ
درآوردى در آن خیر محمد و آل محمد را و برونم آرى از هر بدى و شرى که برون آوردى
مِنْهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ
از آن محمد و آل محمد را - که درودهاى تو بر او و بر ایشان باد - خدایا از تو خواهم
خَیْرَ ما سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصّالِحُونَ وَاَعُوذُ بِکَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ
بهترین چیزى را که درخواست کردند از تو بندگان شایسته ات و پناه برم به تو از آنچه پناه بردند از آن
عِبادُکَ الْصّالِحُونَ 
بندگان شایسته ات
پس تکبیر ششم بگوید و به
رکوع رود و بعد از رکوع و سجود برخیزد به رکعت دوّم و بعد از حمد سوره
وَالشَّمْسِ بخواند پس چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیرى آن قنوت را
بخواند و چون فارغ شد تکبیر پنجم گوید و به رکوع رود پس نماز را تمام کند
و بعد از سلام تسبیح زهراءعَلیهَاالسَّلام بفرستد و بعد از نماز عید
دعاهاى بسیار وارد شده است و شاید بهترین آنها دعاى چهل و ششم صحیفه کامله
باشد و مستحب است که نماز عید در زیر سمان و بر روى زمین بدون فرش و
بُوریا واقع شود و آنکه برگردد از مُصَلّى از غیر آن راهى که رفته بود و
دعا کند از براى برادران دینى خود به قبولى اعمال.

نامه ای سر گشاده به احمدی نژاد

ریاست محترم جمهور
سلام علیکم
نامه ام را با یاد آورهایی اندک آغاز می نمایم
حدود 4 سال پیش یعنی دوره نهم انتخابات ریاست جمهوری بود که مردم ایران با چهره یک بسیجی پر شور به نام دکتر احمدی نژاد آشنا شدند. آن زمان با وجود اینکه چند روحانی هم کاندیدای ریاست جمهوری بودند اما تنها کسی که دم از دین و دیانت می زد شما بودید. آری شما بودید که بعد از 16 سال نام عدالت را بر زبال آوردید. شما بودید که ....
ادامه مطلب...

همه در مورد احمدی نژاد دروغ می گویند (نه خوب نه بد)

همه در مورد احمدی نژاد دروغ می گویند (نه خوب نه بد)

منطق فازی یا همان منطق بی نهایت مقداری، منطقی است که یک دانشمند ایرانی به نام پروفسور لطفی عسگر زاده معروف به زاده چند سالی است که مطرح کرده و با گذشت چند سال انقلابی در علوم پدید آورده است این منطق بیان می کند که همی چیز سیاه یا سفید نیست بلکه اشیاء و پدیده ها خاکستری اند بدین معنا که هم خوبی دارند و هم بدی. پروفسور عسگر زاده معتقد است نمی توان گفت فلان شخص بد است و یا خوب است بلکه منصفانه این است که بگوییم مثلا آن شخص 70 در صد خوب (مفید) و 30 در صد بد (مضر) می باشد.
حال سوال اینجاست احمدی نژاد خوب است یا نه؟!
بله همان طور که متوجه شدید این سوال، سوال صحیحی نیست. بلکه باید بپرسیم که فعالیت های احمدی نژاد چند درصد خوب و چند درصد بد است. خوب بگذارید چند مورد از نقایص و خوبی های دولت نهم را مرور کنیم(یکی در میان).

ادامه مطلب...

به احمدی نژاد رای نمی دهم

این دست نوشته قسمت کوتاهی از دلایل من برای رای ندادن به دکتر محمود احمدی نژاد است:

به احمدی نژاد رای نمی دهم زیرا او نمی داند که ریاست یعنی اینکه در دفتر کارت بنشینی و فقط دستور بدهی و یا اگر خواستی لطف کنی گاهی در یک همایش سخنرانی کنی.

ادامه مطلب...

وقتی یک ریاضی دان عاشق می شود

 شعری از پروفسور هشترودی در مورد ریاضیات 


    
 
منحنی قامتم، قامت ابروی توست

خط مجانب بر آن، سلسله گیسوی اوست

حد رسیدن به او، مبهم و بی انتهاست

بازه تعریف دل، در حرم کوی دوست

چون به عدد یک تویی من همه صفرها

آن چه که معنی دهد قامت دلجوی توست


پرتوی خورشید شد مشتق از آن روی تو

گرمی جان بخش او جزئی از آن خوی توست

بی تو وجودم بود یک سری واگرا

ناحیه همگراش دایره روی توست

(پروفسور هشترودی)


درباره اظهارات موهن آغاجری

سرمقاله رسالت-1 اسفند 87
 
اظهارات اخیر هاشم آغاجری عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم موجی از نگرانی را در افکار عمومی کشور و به خصوص حوزه نخبگی برانگیخته است.

چند روز پیش هاشم آغاجری در منزل عبدالله نوری گفته است: “ولایت مطلقه فقیه رذیله و شرک آشکار است.” وی در ادامه با متهم کردن همه فقهای شیعه به صدور احکام غیر اخلاقی افزوده است:” در حکومت ما از هیچ فقیهی حکمی پیرامون مسائل اخلاقی و کرامت انسانی ندیدیم و تمامی موارد در جهت خرد کردن انسانیت و سلطه پذیری بوده است.” این عضو ارشد سازمان مجاهدین در عین حال مدعی شده است:” دیدگاه های فقهی امام خمینی(ره) دچار تناقض است.”

هر چند این دست اظهارات بی اساس از جانب آغاجری مسبوق به سابقه است و وی در خرداد ماه سال 81 نیز ضمن اهانت به مردم و روحانیت مدعی شده بود که “در اسلام چیزی به عنوان روحانی وجود ندارد... و مگر مردم میمون هستند که از کسی تقلید کنند” اما مواضع فعلی وی در شرایط حساسی که نامزد قطعی سازمان مجاهدین برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دهم به طور رسمی فعالیتهای انتخاباتی خود را آغاز کرده است، تا حد زیادی نگران کننده به نظر می رسد.

این اظهارات موهن در دوره ای مطرح می شود که گفتمان انقلاب و منطق امام خمینی(ره) احیا و بازسازی شده است و حتی بخشهایی از جریان دوم خرداد با پرچم تبعیت از امام(ره) و ارزشها و بازگشت به گفتمان انقلاب اسلامی وارد صحنه رقابت در انتخابات آتی شده اند.

گروههای دوم خردادی که امروز به تعبیر خودشان در هیبت یک مثلث با پیکره واحد در عرصه رقابتهای انتخاباتی حاضر شده اند باید تکلیف خود را با این دست موضع گیری ها مشخص کنند. آقایان کروبی، خاتمی و موسوی در برابر افکار عمومی اجازه ندارند و نمی توانند از کنار سخنان اخیر عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین بی تفاوت عبور کنند. رای دهندگان بخصوص از آقای خاتمی که به شدت از جانب سازمان نیمه مخفی و نیمه علنی مجاهدین مورد حمایت است، انتظار دارند به طور شفاف تکلیف خود را در قبال این اظهارات مشخص کند. موضوعات مورد اشاره آغاجری مسائلی نظیر اصلاحات، جامعه مدنی، توسعه سیاسی، پلورالیسم و غیره نیست که خاتمی مثل گذشته بتواند با سکوت در قبال آنها و شانه خالی کردن از تعریف دقیق و عینی آن گندم سیاسی اش را درو کند این موضوعات به بنیان مرصوص فقهی نظام اسلامی و اعتقادات مردم مربوط می شود.

بدیهی است ژست های انتخاباتی احزاب و جریانات سیاسی در جهت گیری رای دهندگان موثر است اما آیا چنین گارد سیاسی موهنی که از جانب برخی دوم خردادی ها اتخاذ شده است بخصوص در شرایطی که فرهنگ سیاسی کشور رو به سوی ترمیم و بازسازی گفتمان انقلاب دارد، می تواند مرکز طیف رای دهندگان را نشانه بگیرد؟

دوم خردادی ها که این روزها می کوشند با فرار به جلو اختلافات درون گروهی خود را حتی با توسل به عکس های خندان خاتمی و کروبی در کنار هم انکار کنند(1) در اولین مراحل زیردستی ائتلاف سازی خود با چالش مهم جریان افراطی گریز از مرکز روبرو هستند. در واقع قصه، قصه “دم خروس و قسم حضرت عباس” است. قسم حضرت عباستان را باور کنیم که این مثلث موهوم “به یک جبهه و یک تفکر واحد ختم خواهد شد” و یا دم خروس سازمان مجاهدین را که هنوز اتفاقی نیفتاده از خانه عبدالله نوری در آمد.

بر این اساس جای این پرسش مهم وجود دارد جایگاه سازمان نیمه علنی مجاهدین و افرادی نظیر آغاجری کجای این پیکره واحد است؟ سازمان مجاهدین در یک سال گذشته نقش مهمی در ترغیب و تشویق آقای خاتمی برای حضور درانتخابات داشته است اما آیا امروز خاتمی حاضر می شود عقبه سازمانی و فکری خود را نادیده بگیرد و علیه آنها موضع گیری کند؟ موسوی که این روزها با ایده بازگشت به گفتمان انقلاب یکی دیگر از اضلاع این مثلث را تشکیل می دهد آیا حاضر است در برابر این اهانتها موضع بگیرد؟ کروبی هم که این روزها ورد زبانش این است ” من کنار نمی روم” آیا می تواند با تحریریه نوپدید خود که از جنس حامیان خاتمی است، کنار بیاید؟ مجمع روحانیون آیا حاضر است برای دفاع از بنیان فقاهت و دیانت در ایران آستین همت بالا بزند؟ و صدها آیای دیگر ...

به زعم راقم این سطور عمق و دامنه انسجام تئوریک مثلث کنونی جریان دوم خرداد و میزان قوام و پایداری آن با شداد و غلاظ موضع گیری واحد در قبال اظهارات موهن و بی اساس آغاجری قابل سنجش است. این مثلث اگر واقعا یک تفکر واحد است باید ضمن تصریح مواضع خود در قبال این موضوع تمام ظرفیتهای موجود را برای عدم تکرار چنین اتفاق ناخوشایندی به کار بگیرد.

نویسنده: صالح اسکندری

پی نوشت:
نگاه کنید به روزنامه اعتماد ملی ،30 بهمن 1387، شماره 863

 


فضای دانشگاههای قبلانقلاب از زبان احمدی نژاد

ساعت 5 بعدازظهر در دانشکده ریاضی قرار داشتیم. وقتی بچه ها شعار دادند و شیشه ها را شکستند، گارد رسید و ما را محاصره کرد. من دویدم و فرار کردم بین درختهای محوطه و از کنار ما رد شدند. 5، 6 دقیقه بعد، وقتی بیرون آمدم یکی از این نیروها مرا دید، کتابهایم را برای بازرسی گرفت، آن موقع ما سال دوم بودیم و مقاومت مصالح داشتیم. کتاب مقاومت مصالح را مقاومت مسلحانه خواند. هرچه می گفتیم، متوجه نمی شد، تا یک نفر دیگر را خدا رساند و اینها را برد و برایشان توضیح داد. به گزارش برنا، محمود احمدی نژاد رییس جمهور ایران، 21آبان سال 1386که در جمع دانشجویان دانشگاه علم صنعت حاضر شده بود،و در بخشی از سخنان خود به تشریح فضای سیاسی دانشگاه ها در زمان قبل و بعد از انقلاب پرداخت که بازخوانی آن در سی امین فجر انقلاب خالی از لطف نخواهد بود. دانشگاه می روی خیلی مراقب باش وی در بخشی از سخنرانی خود با اشاره به فضای فعالیتهای سیاسی و اینکه در این مدت چه تغییراتی حاصل شده است تصریح کرد : روز ثبت نام یکی از آشنایان توصیه می کرد دانشگاه که می روی خیلی مراقب باش از این حرفهایی که در خانه می زنی آنجا نزنی چون حتی لای درختها هم میکروفون گذاشته اند! نه اینکه واقعاً اینطور بود، چنین فضا و ذهنیتی موجود بود. وی تصریح کرد : در قسمتی که الآن بانک ملت دانشگاه قرار دارد، گارد دانشگاه مستقر بود که گروه ویژه ای بودند که آدمهای اختصاصی با هیکلهای قوی، بسیار خشن و نفهم استخدام می شدند و تنها چیزی که می فهمیدند باتوم بود. در همین محل سردر فعلی دانشگاه دو تا قاب لوله ای درست کرده بودند که در دانشگاه شده بود. 40روز انفرادی در انتظار دانشجویان مضنون به فعالیت انقلابی رییس جمهور تصریح کرد : صبحها گاهی که دررا باز می کردند، رییس گارد که سرهنگ "هنری" نام داشت می ایستاد کوچه ای از گاردیها با لباس و باتوم مخصوص هم درست می کرد و به هرکس مشکوک می شدند، بازرسی بدنی می کردند که ته این خط به ساختمان بانک فعلی می رسید و آنجا با تسمه پروانه شروع به زدن می کردند و اگر حرف قانع کننده ای برای اینها نداشت، تحویل ساواک می شد و حداقل 40 روز انفرادی می رفت. بین دانشجویان مبارز، مامور حمل اعلامیه بودم وی با بیان این مطلب که خاطرات خنده داری دارم از برخورد گارد که برای اینکه فضای دانشگاه را متوجه شوید، اشاره می کنم یاد آورشد : من وقتی وارد دانشگاه شدم، جثه درشتی نداشتم و صورتم هم مو نداشت در بین بچه هایی که کار مبارزه را انجام می دادند، من مأمور حمل اعلامیه ها بودم که یک ساک ورزشی هم برای این کار داشتم؛ کمدی داشتیم که قفل رمزی داشت و فقط چند نفر رمز آن را می دانستند. اعلامیه ها را آنجا می گذاشتیم افرادی می آمدند، می بردند و پخش می کردند. احمدی نژاد تصریح کرد : در آن زمان، داشتن و یا پخش اعلامیه 10تا 15سال زندان داشت 8، 7 ماه آن هم در کمیته مشترک ساواک که الآن موزه شده و توصیه می کنم، حتماً از این موزه دیدن کنید، نگهداری می شد که بخشهایی از شکنجه های این کمیته در کتاب احمد احمد یا عزت شاهی آمده است. حمله گارد ویژه به دانشجویان وی خاطرنشان کرد : دوستی داشتیم از بچه های دانشکده که هیکلش درشت تر از من بود که یکی از این صبحها که گارد ویژه در مقابل درب ورودی دانشگاه صف درست کرده بودند، کیف دست این بود، رییس دانشگاه به ما گفت، بایستید. ما هم به سمت مسجد حرکت کردیم. دوباره گفت بایستید. حرکت کردیم انگار که به ما نمی گفت. برای بار سوم که این جمله را تکرار کرد آمد چنان با باتوم به دوست ما زد که کتابهایش روی زمین پخش شد. البته من از فرصت استفاده کردم و از آنجا دور شدم. گارد دانشگاه مقاومت مصالح را مقاومت مسلحانه خواند رییس جمهور یاد آورشد : سال 55، یکبار اعتصاب سراسری اتفاق افتاد و 14، 15 روزی طول کشید. طرح فریب برای گارد می گذاشتند بعد نقاط دیگر دانشگاه را به هم می زدند. ساعت 5  بعدازظهر در دانشکده ریاضی قرار داشتیم. وقتی بچه ها شعار دادند و شیشه ها را شکستند، گارد رسید و ما را محاصره کرد. من دویدم و فرار کردم بین درختهای محوطه و از کنار ما رد شدند. 5، 6 دقیقه بعد، وقتی بیرون آمدم یکی از این نیروها مرا دید، کتابهایم را برای بازرسی گرفت، آن موقع ما سال دوم بودیم و مقاومت مصالح داشتیم. کتاب مقاومت مصالح را مقاومت مسلحانه خواند. هرچه می گفتیم، متوجه نمی شد، تا یک نفر دیگر را خدا رساند و اینها را برد و برایشان توضیح داد. اجرای دعای وحدت و حمله گارد دانشگاه وی افزود: خاطرات فراوانی دارم که می ریختند و با همین باتومها می زدند. یکبار جلوی مسجد مراسم نماز جماعت و دعا داشتیم و بین نماز، فقط دعای وحدت خوانده شد. بلافاصله نیروهای گارد ویژه، دانشگاه را تخلیه و این جمع را محاصره کردند. نماز که تمام شد، کوچه ای باز کردند که از آن بیرون بیاییم. من قرار شد جزء آخرین نفرات بیرون بیایم که تعدادی از خواهران عبور کنند، بعد ما خارج شویم. در حال خروج از این کوچه بودیم که رئیس گارد فرمان حمله داد و آنچنان با باتوم زدند که باتوم با برخورد با پای یکی از این خانمها شکست. ما از آن فضا به لطف شهدا، انقلاب و امام به اینجا رسیدیم که البته نقطه آرمانی ما نیست. برخورد تحقیر آمیز با اساتید وی یاد آورشد : نوع برخورد با اساتید، چنان تحقیرآمیز بود که اساتید نمی توانستند حتی نسبت به وضعیت دانشگاه و علم، کوچکترین مطلبی بیان کنند. اما به لطف الهی اکنون در این نقطه هستیم. احمدی‌نژاد همچنین در جمع دانشجویان دانشگاه امیر کبیر گفت: شعار همه دانشجویان و افتخار آنها این است که دیکتاتوری را در هر لباسی می‌شناسد و سرکوب می‌کند و امروز هم بزرگترین دیکتاتوری آمریکا است که لباس حقوق بشر بر تن کرده است. وی یکی از خصلت‌های دانشجویان حقیقت‌جو بودن و دارای منطق دانست و اظهار داشت: از سال 54دانشجویانی که طرفدار حق و آزادی و عدالت بودند، همواره منطقی، متین و آگاه بودند. جنبش دانشجویی ایران بیدار، پویا، بالنده وی جنبش دانشجویی ایران را بیدار، پویا و بالنده دانست و با بیان این که یکی از ویژگی‌های این جنبش صداقت و اخلاق است، تصریح کرد: از سال 54 که وارد دانشگاه شدم همواره از فعالین جنبش دانشجویی بودم، اما کسانی که حنجره‌های خود را علیه آمریکا پاره می‌کردند به محض آنکه به نان و نوایی رسیدند، به ملت پشت کردند که جریانات وابسته به لیبرالها، مارکسیست‌ها و منافقین همه این گونه بودند و دانشجویان مسلمان را به ساواک لو می‌دادند تا رها شوند. ما دیکتاتوری را چشیده ایم احمدی‌نژاد ادامه داد:ما دیکتاتوری را چشیده‌ایم و برای از بین رفتن آن انقلاب کرده‌ایم و بدانید تا هزار سال دیگر هم هیچکس حتی به نام آزادی نمی‌تواند در این کشور دیکتاتوری برپا کند، چرا که تن ملت ما زخمی از گروهک‌های وابسته به آمریکا و شوروی است. قبل از انقلاب 70 گروه سیاسی در دانشگاه ما فعالیت می‌کردند که هر کدام وابسته به یکی از احزاب بیرون دانشگاه بودند،که تجربه نشان داده احزاب به دانشگاه فقط نگاه ابزاری دارند