سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مسعود مختاری

مصاحبه با استاد محمود فرشچیان

مصاحبه با استاد محمود فرشچیان

 استاد!الان مقیم کجا هستید ؟ نیوجرسی آمریکا

مشغول تدریس ؟ نه !... دیگر تدریس نمی کنم  وقتم را خیلی می گردد ،

 کتابی در دست چاپ ندارید از آثارتان ؟ چرا ، به ده کشور جهان پیشنهاد داده ام که نمونه چاپی آثارشان را برایم بفرستند ، آلمان کارش از همه بهتر بود ، هر چند یک و چهاردهم درصد گرانتر از بقیه می گیرند ، ولی کیفیت چاپشان خیلی خوب است .

 سالی چند بار به مشهد مشرف می شوید ؟ سه ، چهار بار .

 با دعوت کسی یا به علاقه خودتان ؟ نه ! همیشه به خرج خودم و به میل و خواسته خودم آمدم . حتی این باری که برای طراحی و نظارت بر ساخت ضریح مطهر امام رضا (ع) به مشهد مشرف شده ام ، یک ریال از آستان قدس قبول نکرده ام .

یعنی برای طراحی ضریح، دستمزدی نگرفته اید ؟ نه به هیچ عنوان ، حتی یک ریال ، دوستان در آستان قدس خیلی لطف دارند و می خواستند کرایه هتل و بلیت هواپیما را حساب کنند من خودم مانع شدم و نخواستم ، در میان سخنان استا د ، شیفتگی به اهل بیت موج می زد ان عشق بی کرانه ای که آرزوی هر دل دادهای است.

 وقتی آثاری را مثل (ضامن آهو) ، (عصر عاشورا) و ... خلق می کردید آیا در می یافتید که عنایتی خاص از سوی ائمه شامل حال شما می شود ؟ بدون شک ،   بدون شک . بدون شک ، من خودم کاری نمی کنم . هر چه می بینید ، لطف خداست . هیچ هنرمندی هنرش جاودانه نمی شود ، مگر بر اساس اعتقاد و ایمانش کار کند و بر باورهای الهی اش تکیه بزند.

از تابلوی ضامن آهو حرف نگفته ای هست که مردم نشنیده باشند؟ قدیم وقتی نقاشان می خواستند صورت معصومین را تصویر کنند ،یا پرده ای بر روی صورت ایشان می کشیدند یا هاله ای از نور پشت سرشان قرار می دادند . من با چنین تصویر و تصوری تابلو و طرح صورت امام رضا (ع) را- که عاشقانه دوستشان دارم - شروع کردم. می خواستم اول امام را از پشت سر طراحی کنم ، ولی مقتضیات تابلو ایجاد می کرد که ایشان را از روبرو تصویر نمایم . وقتی به صورت حضرت رسیدم ، نتوانستم آن گونه که می خواهم طرح را کار کنم . صورت ، روزها و ساعت ها دست نخورده ماند ، بعد از ظهر یک روز ، مثل همیشه که هنگام نقاشی وضو می گیرم ، وضو گرفتم و رو به مشهد ایستادم و زیارت خاصه حضرت را خواندم بعد رفتم سراغ تابلو و قلم را گرفتم و شروع کردم . بدون آنکه قلم را بردارم یا طرح را عوض کنم ، صورت را ساختم . وقتی هم تمام شد ، دیگر تغییری در آن ایجاد نکردم .

و هاله نور؟ مشابه هاله نوری که دراطراف صورت حضرت کار شده را نمی توانید در هیچ اثر مذهبی دیگر پیدا کنید . این اولین باری است که چهره معصومی وسط هاله نوری قرار دارد که می توان از پس آن ، صورت را نیز تشخیص داد .

دقایق و ظرایفی که در این اثر هست شاید برای مردم کشف نشده باشد ، از انجا که گفتید در کارتان هیچ چیز اتفاقی نیست ، می شود به گوشه ای از تفکرات حاکم بر این طرح اشاره کنید ؟ تمام عناصر تشکیل دهنده تابلو ضامن آهو و تمام خطوط و و پرسوناژهای آن ، همه معطوف به وجود امام رضا(ع) هستند و تمام منحنی ها به سوی ایشان ختم می شوند . پرسوناژ امام (ع) از لحاظ رنگ و فرم هم طوری قرار گرفته که در فراز بوده و باقی عناصر در فرود باشند. در چهره بچه آهوانی که به خدمت حضرت می آیند ، حالتی از خوشحالی و شادمانی توام با احترام دیده می شود ، که این احترم به صورت زانو زدن در برابر امام (ع) متجلی است.

از عصر عاشورا بگوئید ؟ سه سال پیش از انقلاب ، روز عاشورا ، مادرم گفت : برو روضه گوش کن تا چند کلام حرف حساب بشنوی ، گفتم : من اول در اتاقم کاری دارم بعد خواهم رفت . حال عجیبی به من دست داد وارد اتاق شدم ، قلم را برداشتم و تابلو عصر عاشورا را شروع کردم . قلم را که برداشتم تابلویی شد که الان هست بدون هیچ تغییری . تفکر حاکم بر تابلو هم همان اصل حاکم بر تابلو ضامن آهو است ، یعنی تمام خطوط مدور بوده و به وجود مبارک حضرت زینب (س) ختم می شود.

کار جدیدی نداشته اید؟ چرا ، اثری درباره پیامبر اکرم (ص) به نام اولین پیام که به آستان قدس رضوی تقدیم کرده ام ... در این اثر رمز و رازی است که باید دقیق شوید تا آن را دریابید .

استاد!اگرقرار باشدازمیان تمام طرح ها و نقش هایتان تنها یک اثرراانتخاب کنید،کدام را بر می گزینید؟ عصر عاشورا

 از طراحی ضریح بگویید. چند سال طول کشید؟ چه کسی آن را روی طلا و نقره کار کرد؟ از کاری که الان دارد به بهره بردای می رسد راضی هستید ؟ خلاصه هر چه فکر می کنید که برای ما شنیدنی است.

کار ضریح هفت سال طول کشید و من اول طرح ها را فکس می کردم و بعد بوسیله خودم یا کس دیگری که به ایران می آمد ، اصل طرح ها را می آوردم . نقره کاری و طلا کاری هم بر عهده استاد مصطفی خداداد زاده بود ، مردی که واقعا خواسته های من را بر آورده کرد و کارش جدا دیدنی است . اولین بار که کارش را دیدم قوس بالی سر ضریح را ، که ختم به اسم پروردگار می شد کار    می کرد . گفتم : این کار استاد خدادادزاده نیست ، چون نمی تواند با سر افرازی که این کار را من انجام داده ام . وقتی استاد نظرم را متوجه شد ، همه کار را آب کرد و دوباره ساخت . در ساخت دوم ، قوس تاب برداشت و دفعه سوم این شد که می بینید . کاری که در نوع خودش از لحاظ ساخت و در طرح بی نظیر است . چون اولین باری است که در اجرا و طراحی ضریح ،مقرنس کار شده .