ژن مرگ
ژن مرگ
انسان از دیرباز تلاش نموده تا به عمر جاودان دست پیدا کند اما تا این لحظه تمام سنگهای این تلاش به دربهای بسته خورده و تنها بکمک پیشرفتهای اخیر پزشکی و علوم تغذیه و بهداشت اندکی بر عمر متوسط انسانها افزوده شده است. امروزه میدانیم که در طی فرآیند پیری سلولهای زنده بدن بمرور زمان قابلیت ساز و کار اصلی خود را از دست میدهند و ارگانها یکی پس از دیگری از انجام اعمال حیاتی خود باز میایستند. اما سوال اصلی این است که اگر سلول مجموعهای از مولکولهای شیمیایی است که با نظم مشخصی (که توسط ژنهای موجود در زنجیره DNA تعیین میشود) در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند در آنصورت به چه دلیلی باید سلولهای جدید تولید شده در فرآیند تقسیم سلولی بمرور زمان از قابلیتهای اصلی تعیین شده برایشان نزول کنند؟
یکی از کاندیدهای پاسخ به این سؤال، مکانیزم کوتاه شدن تکههای انتهای کروموزمها موسوم به قطعات «تلومرز» در فرآیند تقسیم سلولی است بطوریکه گفته میشود طول قطعات تلومرز تعیین کننده عمر باقیمانده سلول است. اما این مشاهده جواب سوال اصلی را هنوز نداده و تنها به ساز و کار احتمالی پیر شدن اشاره میکند. ما میخواهیم بدانیم چرا پیر شدن و مرگ در بین موجودات و در فرآیند تکامل بوجود آمده است؟
اگر موجودات زنده در طی فرآیند تکامل از ساده به پیچیدهتر تغییر یافتهاند اصولاً چرا باید یک بمب زمانی در داخل هر سلول زنده نیز بوجود آمده باشد تا بمرور زمان باعث مرگش شود؟ مگر نه اینکه هدف از تکامل بقا است؟ پس چرا این فاکتور منفی یعنی مرگ و پیر شدن در طی فرآیند تکامل اصلاح نشده؟ جواب این سوال با دقت در عملکرد اصل انتخاب طبیعی داروین بخوبی روشن میشود. در طبیعت بقای فردی مفهومی ندارد بلکه بقای نسل و نژادی نقش اصلی را بازی میکند. موجودات زنده برای بقای نسل خود از روش تکثیر استفاده میکنند و ژنهای خود را به فرزندانشان منتقل میکنند. سپس فرزندان خانوادههای مختلف با یکدیگر بر سر تصاحب منابع مختلف رقابت میکنند و فرزندان غالب به حیات ادامه داده و ژن غالب خود را به نسلهای بعدی منتقل میکنند.
در این میان چون رقابت میان فرزندان بر سر تصاحب منابع مورد نیاز برای ادامه حیات بوده، هرگونه نقصی که در والدین فرزندان بعد از تولید آنها ظهور میکند در فرآیند انتخاب غیر قابل اصلاح خواهد بود. بعبارت دیگر اگر والدینی دارای برترین ژنها هم باشند بطوریکه فرزندان آنها در هر مبارزه با دیگر فرزندان پیروز شوند ولی دارای نقص ژنتیکی باشند که تنها در 100 سالگی ظهور میکند، این نقص همواره در طول فرآیند تکامل توسط موجودات تیره غالب به یدک کشیده خواهد شد چون امکان اصلاح آن در فرآیند انتخاب طبیعی بوجود نمیآید (بدلیل ظهور خیلی دیر آن در زندگی موجود زنده).
امروزه این تئوری در مقیاس کوچک بر روی نمونههای آزمایشگاهی مگس سرکه تایید شده است بطوریکه با دستچین کردن مگسهای سرکهای که عمر بیشتری داشته اند و اجازه زادو ولد تنها به آن دسته، در طی گذشت چند نسل عمر مگسهای سرکه به دو برابر افزایش یافته*.
به این ترتیب همانطورکه دیده میشود فرآیند پیری و مرگ میتواند احتمالاً تنها یک نقص ژنتیکی باشد که در خلال ? میلیارد سال تکامل امکان تصحیحش بوجود نیامده است. مسلماً با فهم کامل ساز و کار فیزیکی و شیمیایی و ژنتیکی فرآیند پیری، در آینده نزدیک بشر خواهد توانست این قبیل نواقص را اصلاح کرده و به عمر جاودان دست پیدا کند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
* مراجعه کنید به مقاله ?Can human aging be postponed بقلم Michael R. Rose در مجله Scientific American شماره دسامبر 1999